رؤیای شبانه من

دلم کار دست است،خودم بافتمش! تارش را از سکوت، پودش را از تنهایی، همین است که خریدارندارد....

 

نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:,ساعت 12:33 توسط فرزانه| |

تنهایی... 

 

تنها ترین تنها منم تواینسکوت بی نفس

همدم تنهایی من خاطره هام بوده وبس

دلم میخوادکه تاابد کسی سراغ من نیاد وبس

دیگه نمیخوام هیچ کسو هیچ کسی منو بخواد

میخوام که توی تنهایی خاطره هامو بوکنم

میخوام با دردای دلم دنیا روزیر ورو کنم

گریه دیگه بسه برام چشام دیگه نا نداره

چیکارکنم زندگی بی تو معنانداره!!

نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:,ساعت 12:26 توسط فرزانه| |

 هر چی بود گذشت

 

دلم را شکستی 

وگفتی

 هرچی بود گذشت

به گریه گفتمت آری ولی چه زود گذشت

بهار بود وعشق بود وتو بودی

ولی بهار نیست وعشق مرد وتو رفتی و...

هر چی بود گذشت

نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:,ساعت 12:20 توسط فرزانه| |

 تاوان

 

یک روزی هست که خدا چرتکه دستش میگیرد و

حساب کتاب میکند

وآن روز توباید تاوان انچه بامن کردی رابدهی

فقط نمیدانم تاوان دادن ان موقع تو

به چه درد من میخورد؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:,ساعت 12:15 توسط فرزانه| |

 این خط __واین نشان*

که دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نخواهدشد

برای نگاه کردنمبوسیدنم خندیدنم

برای تمام لحظه هایی که کنارم داشتی

روزی که نیستم

دلت برای همه اینها تنگ خواهدشد

شک نکن!!!!

نوشته شده در سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:,ساعت 11:55 توسط فرزانه| |

Design By : nightSelect.com